دیشب بارانی بودم

خیس خستگي

خسته تر از بالهای چکاوک

سالهاست

گرد خوابهایم پر می زنم

تا ببینمت

چندی است خوابت مرا ترک کرده...

دیشب بارانی شدم

بیشتر از نگاهت

گویا نگاهت هم مرا ترک کرده...

من خیس خستگي ام

بیا و دستانت را

چتر خیل خستگي هایم کن

شاید شبی

خوابت را دیدم...